مدتیه که سوالات بیشماری ذهنم رو مشغول خودش کرده.البته این احتمال رو میدم که خیلی های دیگه هم تو ذهنشون این سوالات به وجود آمده باشه.برای مثال یکی از دوستان چند روز پیش حرف جالبی زد.حرفی که وقتی برای اولین بار شنیدم خیلی خنده دار به نظرم اومد.دوستم گفت که اگه الان تو افغانستان زندگی میکردیم حتما خوشبخت میشدیم.وقتی که این حرف رو زد اولین چیزی که به ذهنم اومد این بود که این شخص صد در صد دیوونه شده.ولی اون میگه دلایل قانع کننده ای داره و میتونه منو قانع کنه که حرفش درسته.
بگذریم
و اما سوالاتی که مدتیه ذهنم رو مشغول خودش کرده اینها هستند.
۱-چرا جوان ایرانی با وجود اینکه این همه درس خونده و تلاش کرده باید به جای کار کردن روزنامه بازار کار رو بخونه؟!
۲-چرا همیشه پدرای ما بهمون میگفتند برو درست رو بخون تا واسه خودت آدم بشی ولی خیلی ها با وجود اینکه همیشه درس خوندند باز هم نتونستند و نمیتونند به قول پدرهامون آدم بشند؟!
۳-چرا اون دوستم که تحصیلکرده است و واسه خودش یه بیکار علاف خیلی خوبیه به این نتیجه رسیده که افغانستان از ایران بهتره؟
۴-چرا مردم ایران اینقدر بدبختند و نمیتونند به این نتیجه برسند که ... شده اند؟
۵-چرا اون اصلا دلش نمیخواد که تو دنیا آرامش وجود داشته باشه و همیشه به دنبال یه چیزهایه که اصلا بهش ربط نداره؟!
۶-چرا امروز تیم ملی با اون همه بازیکن میلیاردی به کویت میبازه و اون موقع مربیش میاد میگه که ما قهرمان آسیا میشیم؟
۷-اصلا چرا ما این همه بدبختیم؟!
۸-چرا ایران رتبه اول رو در دنیا اون هم در جست و جوی کلمه (س ک س) رو در سایت گوگل داره؟! (البته شهر قم در میان شهرهای ایران مقام اول رو داره!)
۹-چرا بخش خبر ۲۰:۳۰ اینقدر آشغاله؟!
و هزاران چرای دیگر که فکر میکنم اگه ادامه بدم نمیتونم جواب همین چند تا رو هم به دست بیارم!
خود کرده را تدبیر نیست!!!!!!!!
اوضاع بسیار بدی است. تا جایی که آدم به فکر می افتد دیگر چیزی نیست که برای اجتناب از غرق شدن بتوان از آن آویزان شد. اما همین چیزی نیست خودش یک چیزی هست ... قاعدتا. «دوویٌت» که هست. فکر باید کرد به هر حال. شعور را نباید گذاشت که به خواب رود. بله، وضع اسفناکی است. مستعد تمامی تاریکی ها و شرارت ها ...
تو هنوز خیلی در جریان نیستی. تقریبا نیستی! راه درازی در پیش است.
به قول خدا : «لیس للانسان الا ما سعی»
اینکه چرا کشور ما روند توسعه رو طی نمی کنه چند دلیل داره:
۱.عدم برنامه ریزی
۲.عدم وجود افق
۳.مدیریت بی کفایت دولتی برآمده از نفت
که سومی دوتای اول رو در پی داره.
اینکه چرا برخی از مسئولین به جای پرداختن به منافع ملی دنبال کارهای دیگه ای هستند هم چند دلیل داره:
۱.عدم وجود قوانین که ناظر بر کار مقامات باشه
۲.حمایت حاکمان اصلی از طرح اینگونه موضوعات
۳.برخی از این مقامات برای جلب توجه و معروفیت خودشون در جهان و اینکه در سر تیتر خبرهای دنیا باشن اینگونه حرفها رو می زنند.وگرنه صحبت های انها از هیچ پشتوانه ی علمی و منطقی برخوردار نیست.
راه حل این مسائل اینه که ماباید نوع نگاه رو به مسائل مختلف تغییر بدیم.فرهنگمون رو اصلاح کنیم.تا وقتی که غرب کافر است و ما به دنبال این نیستیم که خوبی های اونها رو مورد استفاده قرار بدیم و مدام بگیم که اونها غرق در تباهی هستند و حرف از دین بزنیم به جایی نمی رسیم.متاسفانه امروز ما آنقدر که اسلام اسلام گفتیم از این ور گود افتادیم.بطوریکه نه مانند غرب هستیم که دین رو یک امر شخصی میدونه و بر عدم دخالت اون در حکومت تاکید داره و نه مانند اسلام عمل می کنیم که در دینداری افراد رو مختار قرار داده.
یادم میاد پس از سرنگونی طالبان در افغانستان و وقتیکه داشتن قانون اساسی افغانستان رو می نوشتن.افغانیها خواستار این بودن که قانون اساسی براساس اسلام نباشه و بطور کلی اسلام حذف بشه.ولی آمریکا با این قضیه مخالفت کرد و گفت شما توانایی اینکه بدون اسلام زندگی کنین رو ندارین.
باید حکومت براساس مردم سالاری تشکیل بشه و مردم در راس حکومت باشن.هرچند من هنوز توانایی لازم رو در مردم نمی بینم که عهده دار مسئولیت بشن.
محمدجان نیامدم جواب چراهایت را بدهم
چون خودم هم هزار تا چرا دارم که دنبال جوابشم
فقط با اون چرای ردیف9 کاملا موافقم
بما سر بزن
چون میخام لینکت کنم
درود
ببین محمد من درست نمی دونم منظورت از تبعیض چیه اما می دونم که تبریز و کلا آذبایجان شرقی استان توسعه یافته و البته متمدنی هست. ولی کافیه بیای شیراز تا ببینی وضع چطوره. هی می گن پایتخت فرهنگی! قدم به قدم گدا توی خیابوناست. وضع اقتصاد نسبت به دیگر نقاط کشور وحشتناکه. شهرسازی رو که دیگه نگو. اختلاق طبقاتی که تصورش رو هم نمی تونی بکنی! بافت مثلا تاریخی فرهنگی اش شده مامنی برای افغانیان غیر قانونی، معتادان، فاحشه ها، گداها و...
زیرگذراش انقدر غیراستاندارد هستن که هر هفته باعث تصادف میشن و...
من با پدرت موافقم. ایران درست مانند یه انسانه و در این میون آذربایجان سر ایرانه. مگر بدون سر میشه زنده موند؟
البته من در یه مورد از تبریزی ها خیلی گله دارم و اون اینکه چرا همونطور که همواره پاسدار ایران عزیز بودند توی جنبش با بقیه مردم همراه نمی شن؟تو ببین پس از اسلام هیچ حکومتی از پارس نبوده. نخستین حکومت ملی ایرانی رو هم آذربایجانی ها پایه گذاشتن و حتا هیچ نخست وزیر یا رئیس جمهوری از استان پارس نداشتیم. و ببین امروز رهبر بزرگترین جنبش آزادخواهانه جهان یه آذربایجانیه و اکثریت مردم ایران از ته دل دوستش دارن(مهندس موسوی)
راستی من یه آذریایجانیان عزیزم لطفی ندارم بلکه کارهای بزرگی که برای ایران کردن رو دارم می بینم.
پاسخ پرسشهات چهار واژه است: نبود آزادی و مردم سالاری
خیلی به این چیزا فک نکن
زندگی کن
از زندگی سوال نپرس
انتظار نداشته باش
فقط زندگی کن
همین
اول یاشاسین قارا!
دوم به من بگو چرا؟
سلام...
یه چیزی یادت رفت...
دفعه ی بعدی وقتی خواستی بنویسی چرا...
به جای بخش خبر بنویس چرا ما اصلا تلویزون مزخرف ایران رو تماشا میکنیم؟؟؟
آپ هستم...
با یک شعر از فریدون مشیری به مناسبت بزرگداشت حافظ بروزم داداش
داداش چرا من با دیال اپ باید 10 دیقه صبر کنم تا این صفحه باز شه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟